شهید مدافع حرم

ساخت وبلاگ

حدودا یساعته که تی وی داره خانواده شهدای مدافع حرم رو نشون میده و از اولی که شروع شد اشک ریختم .

پسر خواهرم سرباز شده و توی مرکز استان داره ساعت اداری میگذرونه ولی خواهرجانم هر شب گریه میکنه . گاهی براش پیام میدم دلتو بذار پیش مامان که نوجون 14سالش رو فرستاد جنگ . و باز دلتو بذار پیش مادرایی که بچشون لب مرز داره نگهبانی میده و هر لحظه ممکنه خبر شهادت بچش رو بشنفه و الان دارم به سیمای زیبای جوونایی نگاه میکنم که مدافع حرم بودن و زن جوون و بچه هاشون رو رها کردن و آسمونی شدن .

قدیما که میرفتیم عزاداری امام حسین همیشه فکر میکردم از بین این همه سینه زن ، اگه اون زمان در کربلا حضور داشتن کدومشون دعوت حسین رو لبیک میگفتن . الان که نگاه میکنم میبینم اینایی که امروز رفتن سوریه همونایی ن که توی سینه زنیها مدعی میشدن اگه روز عاشورا حضور داشتن پابه پای یاران حسین تا آخرین قطره خون مبارزه میکردن . بقیه هم سیاهی لشکر .

رومون سیاه ، شهدای عزیز که خونتون رو ندید گرفتیم و منفعت طلب شدیم .

+ نوشته شده در سه شنبه دوازدهم مهر ۱۴۰۱ ساعت 21:15 توسط ماهی  | 

نیمه دوم زندگی یک زن...
ما را در سایت نیمه دوم زندگی یک زن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : animehdovomd بازدید : 99 تاريخ : يکشنبه 17 مهر 1401 ساعت: 3:33