پراکنده نوشت

ساخت وبلاگ
خونه رو پشت و رو کردم. میخام تر و تمیز کنم. ازونجا که مردا حال و حوصله بهم ریختگی رو ندارن گفتم تا همسر نیست دیوارا رو رنگ بزنم. با یه اکیپ صحبت کردم. از فردا استارت میزنن. مبلهایی که خریدم هم آماده است. اگه بتونم تا قبل اومدن همسر اوضاع رو سروسامون بدم حرف نداره.

جدیدا متوجه شدم وقتم برکت نداره و هرچی میدو ام باز زمان کم میارم. ازونجا که به بعضی چیزا معتقدم حدس میزنم بخاطر بی دقتی روی نماز صبحم باشه. من ذاتا آدم سحرخیزیم واسه همین نماز صبح قضا کمتر از بقیه نمازام دارم. اما این چند وقت  نظم ساعت خوابم بهم ریخته نماز صبحم قضا میشه و چون استارت زمانم از طلوع آفتابه پس این بی برکتی واسه این میتونه باشه. باید روش تمرکز کنم تا خواب شبم دوباره تنظیم شه .

دلم میخاد واسه همسر آش پشت پا درست کنم اما با این آشفتگی خونه نمیتونم. میگم حرفشم پیش نکشم که توقع ایجاد نشه. اینجوری راحت ترم. نمیدونم چرا دائما پی دردسر میگردم. گفتم همسر یه هفته نیست یکم استراحت کنم واسه خودم کار تراشیدم . تو این روزا درگیر تدارکات عروسی ام هستم. چقدر کارررررررررررررررر

خدا قوت علی بده ان شالله

 

نیمه دوم زندگی یک زن...
ما را در سایت نیمه دوم زندگی یک زن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : animehdovomd بازدید : 131 تاريخ : چهارشنبه 19 آبان 1395 ساعت: 7:40