نیمه دوم زندگی یک زن

متن مرتبط با «تا شقایق هست از سهراب» در سایت نیمه دوم زندگی یک زن نوشته شده است

پاکسازی

  • توی تبلیغات کانالای ایتا اتفاقی به یه کانال برخورد کردم که از پاکسازی کامل دستگاه گوارش توسط انار میگه . من به طب سنتی مخصوصا اسلامی بسیار علاقه مندم . واسه همین تصمیم گرفتم اجراش کنم . گفتم با شما هم اشتراک بذارم شاید براتون جالب باشه . میگه اخلاط سوخته مث لجن های ته نشین ته جوب روی پرزهای معده و روده میمونن و نمیذارن پرزها کارشونو بدرستی انجام بدن . هدف پاکسازی دستگاه گوارش و به تعریف من لایروبی کامل معده و روده س .به مدت ۱۴ شب بعد حدودا دو سه ساعت از صرف شام یک دونه انار ترجیحا شیرین با گلپر و نمک و آویشن برای رفع سردی انار همراه با پیه و پره که کاملا جویده بشه و موقع خوردن زیرش سینی یا پارچه گذاشته شه تا حتی یدونه ش هم زمین نیفته و کامل خورده شه و روش چیزی نخوریم تا صبح .صبح بعد بیدار شدن آب ولرم و سه قاشق غذاخوری روغن زیتون و چن تا قطره لیمو ترش سرکشیده بشه و تا یکساعت بعد چیزی خورده نشه .این روش به مدت چهارده شب انجام بشه . امشب شب دوم دوره منه . اگه دوست داشتید انجامش بدید .خوشحال میشم تجربیاتتون رو با منم به اشتراک بذارید , ...ادامه مطلب

  • پس انداز

  • من و همسر یه حساب اشتراکی داریم . این موضوع باعث شده هر وقت چکی برگشت بخوره حسابای هردومون بسته بشه . ازونجا که تا رفع مسدودی نمیتونیم کلا کاسبی رو بخابونیم توی یکی از بانکا که خدمات بهتری بهم میده یه حساب بنام دخترک باز کردیم و تا رفع و رجوع اون چک برگشتی واریز و برداشتهامون رو به اون حساب منتقل میکنیم .مسیج این حساب روی شماره موبایل من فعاله و در نتیجه گاهی ازین مبلغ یه وجه هایی رو بدون اطلاع همسر بابت پس انداز کنار میذارم . این ریزه پولها منتقل میشه به یه حساب در یه صندوق محلی که به مردم وامهای قرض الحسنه کوچیک میده . اینجوری هم کمکی کردم به اون صندوق هم یکم پس انداز دارم میکنم هرچند بسیار کم . حالا هی دلم این چیز و اون چیزو میخاد و هی میگم ازون پس اندازه میخرم ولی باز دلم نمیاد خرجش کنم و چشم پوشی میکنم . البته اینم بگما . این هزارمین دفه است که اینکارو میکنم و هر دفه که همسر لنگ مونده ازین پس انداز بهش میدم به امید اینکه جاشو پر کنم . اما هیچ وقت بازگشتی نداشته . امروز کارمندمون که همیشه منو سرزنش میکنه که هیچی واسه خودت کنارگذاشته نداری گفته دفترچه این پس اندازه رو ازم میگیره و حق ندارم بهش دست بزنم . شاید این بتونه یکم برام پس اندازی که همسر ازش خبر نداشته باشه بذاره کنار . , ...ادامه مطلب

  • بازپرس

  • بنا به مسائل شغلی امروز از دفتر دادسرا زنگ زدن که حکم جلبمو دارن . باید بعنوان مطلع میرفتم که چون ابلاغیه ای برام نیومده بود نرفته بودم در نتیجه حکم جلبم صادر شده بود . از یطرف این اتفاقها در کارم یه مساله عادیه و موضوع دوم اینکه خودم حقوقی ام و از پس خودم برمیام . پس با حالت عادی اعلام کردم که تا نیم ساعت دیگه با دفتر دستکم میام و ماشین نیرو انتظامی رو نفرستین . سریع مدارکی که لازم داشتمو جمع و جور کردم از روشون کپی گرفتم و با یه فرغون دفتر راهی دادسرا شدم . همزمان به خواهرمم که کارمنده زنگ زدم و گفتم فیش حقوقیشو رو دست بذاره اگه خدای ناکرده مشکلی پیش اومد آمادگی داشته باشه . راهی دفتر بازپرس شدم . برخلاف تصورم که فک میکردم یه آقای چاق و سن بالا اونجا نشسته باشه یایه  جوونک بسیار خوش صورت و البته کم سن و سال  روبرو شدم که فک کنم 40کیلو بیشتر وزنش نبود . توضیحات لازم رو دادم و اسنادو نشون دادم . در آخر هم صورتجلسه رو امضا کردم . یکم شیطنتم گل کرده بود و وسط حرفام خوشمزگی میکردم . بازپرس محترم سعی میکرد از زیر نگاهم در بره و میدیدم که سرخ و سفید میشه . , ...ادامه مطلب

  • بوده ام هستم خواهم بود

  • از آخرین پستی که گذاشته بودم یکی دوماه میگذره. تا چند شب پیش حتی سراغ اینجا هم نیومده بودم. چند وقت اول که به دلیل شدت بیماری همسر نتونستم اینجا بیام.  بعدش یجور ترس ازینجا منو دور کرد. شاید نفهمید چی میگم؟ ولی یجور احساس بی مسولیتی و عذاب وجدان ناشی از اون باعث فاصله شد. دلم میخاست بیام. ولی جراتشو, ...ادامه مطلب

  • دوستان دور اما نزدیک

  • جمعه آرومیه. خونه مرتب شده. با اینکه هنوز نتونستم اون رابطه حسی رو با همسر ایجاد کنم اما روابط صمیمیه.  از لحظه ای که پست دیروز رو نوشتم آتیش درونم کمرنگ شد. خاصیت این خونه مجازی برای من اینه. میگن نوشتن آدمو آروم میکنه. اما من عمیقتر میبینم. وقتی من حسم رو مینویسم ذره ذره شو از رو دوشم بر میدارم و با شما تقسیم میکنم. چقدر خوبه شماها هستید . من شرمنده همتون هستم. منی که ادعا میکنم تنهام و هیچ کس رو ندارم حالا یه عده آدم رو خدا فرستاده که تنهاییای زمینیمو پر کنن و اون به عنوان انیس آسمونی احد باقی بمونه. میخام یکی یکیتونو اسم ببرم. میترسم کسی جا بمونه و دلگیری پیش بیاد.اما از همین راه دور دست تک تکتونو میبوسم و براتون آرزوی بهترینها رو میکنم. مرسی هستید. , ...ادامه مطلب

  • درختان ایستاده میمیرند

  • از پارسال تصمیم داشتم برم کوه و دخترک رو با یه محیط جدید آشنا کنم. اما بخاطر نداشتن تجهیزات از جمله کفش نتونستم این فکر رو عملی کنم.  یک ماه پیش اتفاقی با مسوول یه گروه کوهنوردی حرفه ای رودر رو شدم و ازش راهنمایی خواستم. اونم برنامه ۵ آذر رو که فرداست برای دفعه اول پیشنهاد کرد. برای کفش هم گفت نمیخاید هزینه کنید. از کفشهای بچه ها بهتون میدیم اگه خوشتون اومد و خواستید ادامه بدید هزینه کنید.  دیروز دو جفت کفش بهمون داد و یه سری توضیحات داد برای پوشش گرم و کوله و .....از طرفی چون هوا خیلی سرده پیشنهاد داد دخترک رو نبرم.  همسر هم گفت که میاد اما میدونم مثل همیشه درست لحظه آخر نظرش عوض میشه. حالا موندم دخترک رو ببرم یا نه؟  از صبح ساک لباسای گرم رو ریختم بیرون و دارم لباس تابستونیا رو جمع و جور میکنم. ولبشوئیه کف هال. گلنارم هنوز نیومده.  اگه بتونم دخترک رو بپیچونم و خودم تنها برم خیلی حال میده. حال و حوصله استرس ندارم. یکمم تنهایی لازم دارم.  دفعه اولمه. برم راه و چاه رو یاد بگیرم بعد دنبال خودم بچه راه بندازم. فکر کنم اینجوری به صلاحه.  با این تصمیم فصل جدیدی داره تو زندگیم باز میشه . به ,درختان ایستاده میمیرند,کتاب درختان ایستاده می میرند,درختان ايستاده مي ميرند ...ادامه مطلب

  • روزهای پیش از عروسی

  • تقریبا دو هفته تا عروسی برادرم مونده و من هیچ کار شخصی ای نکردم. نه لباس برای خودم تهیه کردم و نه دخترک. هفته پیش که تهران بودم برای دخترک دنبال لباس گشتم. متاسفانه سایزش یجوریه که نه تو لباس بچه فروشی میشه براش خرید کرد نه تو لباس بزرگا . امروز برم پارچه فروشی پارچه بخرم و بدم بدوزن. پریشب یک جلسه کاری خونه عروس گذاشتیم و کل کارها رو یادداشت کردیم و تقسیم کار کردیم. کارتها شنبه حاضره. امروز هم تکلیف آرایشگاه و غذا و تشریفات تالار رو مشخص میکنم. بیچاره داماد. همه مخارجش به گردن خودشه. تازه هنوز شهرستان هزینه ها پایینه اینهمه باید پول بده. ایشالا به خوشی و آبرو بگذره.  خدا برای همه جوونا بسازه. ,روز قبل از عروسی,روزهای قبل از عروسی,روزهای قبل عروسی ...ادامه مطلب

  • راز 2

  • پست راز رو که نوشتم کسی خیلی استقبالی نکرد. خوب دلیلی نداره چیزی که واسه من مهمه برای بقیه هم مهم باشه. اما این پست رو برای یکی دوتاتون که پرسیدین مینویسم. تو کاغذای پدرجان یک تکه کاغذ که نه مقوا پیدا کردم که بخش عظیمی از اموالش رو یعنی چند تا از گرونترین ملکهاشو وقف کرده بود . البته نه تاریخ داشت و نه امضا و جمله آخرش هم نیمه کاره بود. پدرجان آدم باسوادی بود و به اصول شرع و قانون کاملا مسلط بود. اما معنی این کاغذ چی بود؟ گریه کردم و گریه کردم و بخدا شکایت کردم که خدایا با این همه حساسیت که در من یا بهتره بگم ما (من و همسر) میشناسی چرا این مسائل شبهه ناک رو سر,راز 2,راز 2 مترجم,راز 2002,راز 25,راز 2 دانلود,راز 2 فیلم,راز 2048,21 راز میلیونر های خودساخته,21 راز موفقیت میلیونرهای خودساخته,فيلم راز 2 ...ادامه مطلب

  • راز

  • تو چند روز گذشته اتفاقی افتاد که باعث شکستنم شد. راستش نمیخاستم این موضوعو بنویسم . اما فشار زیادی  داره به روحم میاره . تو چند تا پوشه ای که تو کتابخونه دامداری بود و هیچ وقت توشونو نگاه نکرده بودم وصیت نامه ای هرچند نیمه کاره و بدون امضا و تاریخ پیدا کردم . وصیت نامه رو یه تیکه مقوا نوشته شده و معلوم بوده پیش نویسه . آخرین جمله اش هم نیمه کاره است و معلومه بازم ادامه داشته. امضا نداره ولی به خط پدرجانه . حدس میزنم تاریخش واسه سال 82 باشه. تو همون سال آخرین حج واجبش رو رفته. ازونجا که تمام مدارک سال 80 تا 82 تو این پوشه است حدس میزنم واسه اون تاریخه. پوشه قبلی م,رازیانه,رازها و نیازها,راز بقا,راز,رازی,راز موفقیت,رازگاه,رازک,راز چت,رازقي ...ادامه مطلب

  • اینستا

  • یکی از تفریحای این روزام چرخیدن تو اینستائه. آی حال میده اسم کسایی که در گذشته میشناختیشون و ازشون هیچ خبری نداری رو سرچ کنی بعد با عکسایی مواجه شی که اصلا حدس هم نمیتونستی بزنی.  اینستائه خودم هیچ پستی نداره و فقط واسه ورود به این برنامه است. اما اگه تو فالور هام سرچ کنن حدودا میتونن تشخیص بدن کی ام.  یوزرش هم اسم کوچیکمه . دیشب یه دوست دوران ابتداییمو پیدا کردم. ظاهرا تو بیروت داره علوم سیاسی میخونه. براش کامنت گذاشتم که کودکی ام پشت دیوارهای مدرسه .....جا مانده. امروز بهم جواب داده من شما رو میشناسم؟ براش اسم دوستای مشترکمون که تو یه کلاس بودیم رو نوشت,اینستاگرام,اینستاگرام برای ویندوز,اینستاگرام فریال,اینستاگرام پلاس,اینستا فالو,اینستاگرام مهناز افشار,اینستاگرام دانلود,اینستاگرام سعید معروف,اینستاگرام تتلو,اینستاگرام داف ...ادامه مطلب

  • تا شقایق هست...

  • تو این چند وقت از تو خیابون انتهایی شهر که دامداری توشه رد نشده بودم. راستش دلشو نداشتم. حتی کارواش همیشگی هم نرفتم. اما امروز دل رو زدم به دریا. یراست رفتم پمپ بنزین کنار دامداری. محمد علیزاده میخوند: خداحافظ ای همنشین قدیمی  خداحافظ ای بغض در خود شکسته ..... و اشکهای من بود که پایین میومد . وقتی از پمپ بنزین بیرون اومدم حتی نگاه به داخل محوطه ننداختم. چه شبهای سرد و روزهای گرمی رو اینجا گذرونده بودم. خاطره های تلخ و شیرینی داشتم.  اما من باید با این مشکل هر چه زودتر کنار بیام. فردا میخام برم به سگها غذا بدم. باید رودررو شم تا ترسم بریزه.  بزرگترین نعمت داشت,تا شقايق هست زندگي بايد کرد,تا شقایق هست زندگی باید کرد به انگلیسی,تا شقایق هست از سهراب,تا شقایق هست زندگی باید کرد,تا شقایق هست سهراب سپهری,تا شقايق هست زندگي بايد كرد,تا شقایق هست زندگی باید کرد یعنی چه,تا شقايق هست سهراب سپهري,تا شقايق هست,تا شقایق هست زندگی ...ادامه مطلب

  • در جواب کامنتای دوستان

  • یه اعتقاد یه هدف یا یه انگیزه همیشه باعث میشه انسان تحملش زیاد شه و راحت تر بتونه تو سختیا دووم بیاره. منم تو زندگیم با سختیهای زیادی دست و پنجه نرم کردمو هنوزم که هنوزه میکنم. چون به گفته خود خدا انسان در رنج آفریده شده. اما چیزی که من یاد گرفتم اینه که انسان باید انعطاف پذیر باشه و این نهایت ایمانه. باید بدونه این سختیها برای یه زمانه مشخصه و کافیه بتونی اون زمان رو رد کنی و هر چی جزع فزع کنی سرعت خودتو کم کردی.  دومین موضوع هم فلسفه ایه که سرلوحه زندگی منه. شاید تکراری باشه از بس من تکرارش کردم. اما بازم مینویسمش.  رنج ها بر سه قسمند : یا نتیجه اعمال خودم, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها